www.iiiWe.com » سورپرایز زیر شیروانی

 صفحه شخصی حمید بناپورغفاری    
 
نام و نام خانوادگی: حمید بناپورغفاری
استان: آذربایجان شرقی - شهرستان: تبریز
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: ارشد
شغل:  طراح پایه ارشد سازه
شماره نظام مهندسی:  2339
تاریخ عضویت:  1389/11/21
 روزنوشت ها    
 

 سورپرایز زیر شیروانی بخش عمومی

18

آقاهه رفته بوده شیروانی رو که پوسیده بوده تعمیر کنه
که با یک سورپرایز مواجه میشه!

یکشنبه 14 آبان 1391 ساعت 09:01  
 نظرات    
 
امیر یاشار فیلا 16:46 یکشنبه 14 آبان 1391
5
 امیر یاشار فیلا

بسیار جالب ...

سپاسگزارم آقای مهندس بناپور.

مصداق واقعی ضرب‌المثل آذریِ «بارماغی بالا باتیپ» است.

:-)
محمد مهدی مدرس نیا 17:29 یکشنبه 14 آبان 1391
1
 محمد مهدی مدرس نیا
خدا شانس بده!!!
بهنام مکسایی 22:06 یکشنبه 14 آبان 1391
0
 بهنام مکسایی
سلام ممنون جناب مهندس.

خیلی جالبه اتفاقا میشه ازش بعنوان یه ایده استفاده کرد.

کندوه عسل در سقف.
حسن ابراهیمی 00:20 دوشنبه 15 آبان 1391
2
 حسن  ابراهیمی
واااااااای عسل طبیعی ، بامزی کجایی پسر بیا اینجا عسل داریم یه عالمه :)

ممنونم مهندس جان ، همواره شیرین کام باشید
حمیدرضا کاظمی 10:27 دوشنبه 15 آبان 1391
1
 حمیدرضا کاظمی
یاد بال قیماق اردبیل افتادم
م افتخاری 10:55 دوشنبه 15 آبان 1391
1
 م افتخاری
فکرشو بکن زیر سقفی عسلی قرارداشته باشی و خودت بیخبر از همه جا
یاد داستان "هانسل و گرتل" و کلبه شیرینی افتادم
م افتخاری 10:58 دوشنبه 15 آبان 1391
1
 م افتخاری
حالا این سقف چکه میکرد ، مگه چی میشد ؟
اتاق زیرش میشد یک پالایشگاه و مرکز تولید عسل واقعاً طبیعی ...
نشمیل مولودزاده 13:20 دوشنبه 15 آبان 1391
1
 نشمیل مولودزاده
لااااااااااااایک
امیر یاشار فیلا 16:38 دوشنبه 15 آبان 1391
0
 امیر یاشار فیلا

درست می‌فرمایید جناب مهندس افتخاری؛
چکه کردنِ چنین سقفی مگر چه پیامدی می‌توانست داشته باشد، جز «زندگی شیرین می‌شود»؟
و البته کمی هم چسبناک ...

:-)

حالا فکر کنید اگر در همین وضعیت، زمین‌لرزه‌ای رخ می‌داد، چه «آوار عسل» و انگبینی بر سر ساکنان می‌ریخت!
(درون پرانتز : هر کدام از دوستان که زودتر از دیگران بگوید عبارت «آوار عسل» را کدام شاعر و ترانه‌سرای معاصر در یکی از آثارش به کار برده، از من یک کتابِ خواندنی یادگاری خواهد گرفت. کتاب شعر شاعر نام‌برده هم دو ـ سه سالی‌ست مجوز انتشار گرفته و روی دکه‌ها هم یافت می‌شود. این هم راهنمایی!)


شما یاد «هانسل و گرتل» افتادید آقای مهندس، و من یاد نامی که شماری از دوستانِ صمیمی‌ام، به‌رغم اعتراض من که «بابا، آخه من که اونقدرها هم تپل نیستم»، بر من گذاشته‌اند : «وینی پو»

هرچند، به‌گمانم این نام دست‌کم از «گارفیلد» و «آقا مؤدبه» به‌تر است ...
مائده علیشاهی 19:19 شنبه 20 آبان 1391
0
 مائده علیشاهی
وا ا ا ا ی....شگفتااااااااااا :0
ممنون